فایل صوتی//بنی صدر:اگر الان نایستید از فردا در کوچه و خیابان دارها برپا میدارند تا آنها که حکم آقای فقیه را اجرا نمیکنند بدار کشند.

قدرت اندازه نگه نمیدارد. مصاحبه رادیوعصرجدید با آقای بنی صدر در تاریخ 1 مرداد.

فایل صوتی مصاحبه:

از آنجاییکه هنوز حتی بسیاری از دانشجویان به تضادهای میان ولایت فقیه با «حق گرفتن تصمیم«, «حق اجرای تصمیم«, «وجود خدا«, «حقوق انسان«, «حقوق جامعه«, «اختیار انسان«, «آزادی انسان«, «استقلال انسان«, «رشد و ترقی انسان» واقف نیستند با اینکه بارها این بحث ها توسط آقای بنی صدر مطرح شده است باز هم آقای بنی صدر در این باره توضیح داده اند و بنظرم بسیار مفید است و باید این حقایق در بین همه قشرهای جامعه مطرح گردد و آنها را از این حقوق آگاه نمود. بحث فلسفی ساده و بسیار مفیدی است پیشنهاد می کنم همه دوستان گوش کنند

چکیده کوتاه مصاحبه:

این چیزها را که مردم میشنوند و میخوانند پس از سی سال تجربه باید بحرکتشان بیاورد؛ باید بیایند بیرون، بگویند چگونه است که تو بر خلاف طبیعت حرف میزنی؛ اول تصمیم است بعد اجرا. آخر مگر نه اینکه حق تصمیم هم با دارنده حق است، شما چگونه جانشین یک ملت میشوی در گرفتن تصمیم؟ چگونه است که مردمی که حق گرفتن تصمیم را دارا هستند و باید تصمیم بگیرند باید اجرا کننده تصمیم توئی باشند که غاصبی, زیرا مردم ترا انتخاب نکرده اند حتی نمیتوان گفت که در مقام اجرا میبایست اجرا کنی، تصمیم هم میگیری؟

خب یک نفر که آقای خامنه ای ست، چگونه میخواهد جانشین یک ملت بشود در شناخت عوامل، هدف و داشتن آگاهی ها و تازه اختیار؟ همه اینها در گرو استقلال است و اختیار، آزادی؛ برای اینکه کسی که مثلا میرود چیزی را خرید بکند، فرض بر اینست که اختیار دارد که بکند یا نکند، ولی وقتی این آقا تصمیم میگیرد، دیگر آن اختیار سلب میشود از مردم. آن استقلال سلب میشود، آن آزادی هم سلب می شود. برای اینکه نه در گرفتن تصمیم شرکت دارند و نه در انتخاب نوعش.

حالا میخواهند اجرا کنند یک حکمی را که از هیچ چیز آن اطلاع ندارند. چنین چیزی خدا هم نیافرید؛ همچین چیزی کجا شدنی ست؟ نمونه های زیادی از این نوع شما در دوره آقای خمینی و خامنه ای دارید. فاجعه هائی بزرگ که ببار آورد، مثلاً گروگان گیری.

یک عده گرفتند، بعد حالا معلوم شد که سردارمشفق که اسم واقعی او شیخ الاسلام است، میگوید که گروگانگیری طرح امریکا بوده(خود آقای بنی صدر سالهاست که درباره گروگانگیری و زد و بندهای پیرامون آن افشاگری می کند در آمریکا هم در اینباره روبرت پاری کتابها نوشته است) و مجریش هم آقای خوئینی ها بوده. آقای خمینی این را انقلاب دوم خوانده. یک ملتی باید مجری این تصمیم باشند که از هیچ چیزش اطلاع ندارند. نتیجه چه میشود؟

میشود همان پیآمدهائی که همین آقای سردار مشفق شمرده است: طبس و محاصره اقتصادی و عرض کنم بشما کودتای نوژه و جنگ هشت ساله و جام زهری که سر کشید و استبدادی که حاکم شد و کشتارها در شهرها و زندانها و…و…و…فساد و پیدایش مافیاها و اینها.

پرسش: اشاره فرمودید به اصلاح طلبان، در راس آنها آقایان کروبی و موسوی، آیا به این اندازه قصور فکر دارند که تناقض را نمی بینند؟

پاسخ: اولا عرض کنم بشما، احتمال میدهم که آنها فکر نمی کردند این آقا باصطلاح زیاده روی را تا اینجا خواهد رساند.

ثانیاً همان قانون اساسی هم، چند نوبت توضیح داده ام، اگر آنطور که آقایان میگویند بدون تنازل، یعنی همه اصولش اجرا بشود، همین آش است و همین کاسه، بدتر هم هست. آنوقت میشود همین حکم حکومتی همه جانبه.

برای اینکه فرض کنیم میگوید اجتماعات آزاد است مگر اینکه با موازین شرع ناسازگار باشد. خیلی خوب، حالا شما میخواهی اجتماع تشکیل بدهی، یکی از آن موازین، میزان ولایت مطلقه است و التزام به ولایت مطلقه. میگوید آقا این اجتماع شما خلاف این التزام است. پس با میزان سازگاری ندارد، اجازه نداری. اگر کردی محارب میشوی، قابل تعقیب و مجازاتی.

اینها چیزهائی است که دو دو تا چهارتاست. حالا یک کسی نخواهد اینها را توجه کند، با زبان ابهام بخواهد بکار ببرد، برای اینکه در آن چهار چوب فکر میکند که اگر بخواهد بگوید آقا این قانون اساسی مخل حق حاکمیت مردم است، باصطلاح میگیرندش و بلاها سرش میآورند، این مسئله ایست که به او مربوط است.

او میباید خود را رها کند، اگر میخواهد باصطلاح به حق عمل کند. که همین ولایت جمهور مردم یا حاکمیت جمهور مردم است. آنوقت باید خیلی صریح و روشن بگوید که آقا این قانون اساسی، آن نبود که ملتی بخاطرش انقلاب کرد، میباید جای خودش را بدهد به قانون اساسی بر محور و پایه ولایت یا حاکمیت جمهور مردم.

متن مصاحبه از سایت بالاترین برداشته شده است که استقبال خوبی از مباحث آن شده است(202 رای):

لینک بالاترین